- نگون بخت
- بدبخت بد اقبال: بخورای نیک سیرت سره مرد، کان نگون بخت گردکردونخورد. (گلستان)
معنی نگون بخت - جستجوی لغت در جدول جو
- نگون بخت ((نِ بَ))
- بدبخت، سیاه بخت
- نگون بخت
- بخت برگشته، بدبخت
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
بدبختی بداقبالی
بیچاره، وارون بخت، بد اقبال
کنایه از آسمان، فضای بی پایان و نیلگون که بالای سر ما دیده می شود، رنگ آبی آن رنگ هوایی است که کرۀ زمین را احاطه کرده است
آسمان: خونین توکنی همه درودشت ازنشتر زر برین نگون طشت. (تحفه العراقین)
متاسفانه